خشک است گلوی حرف های هر روزی !
از چه بگوییم ؟
از عشق ؟
از امید ؟
از روزهایی که در فرار می گذرد ؟
از چه بگوییم؟
از تیک و تاک ساعت و چهار سوی یک اتاق و تنهایی ؟
یا از شبهایی که جای روز می شود و روزهایی که هیچ ؟
در پی چه باشیم؟
آینده ای نامعلوم؟
حقهایی که می خورند و یا عشقهایی که می کشند ؟
کدام ؟
تنها می بینیم ? سکوت می کنیم و می شکنیم !!!
با اینهمه ? تنها یک کاش باقی می ماند ...
کاش هیچگاه بزرگ نمی شدیم ...
کاش ..

موضوع مطلب :